سوء قصد به ترامپ
سوء قصد به ترامپ
نشانه ی بحران فراگیردر جامعه ی آمریکا
ترور ترامپ نشان داد که بحران اجتماعی درآمریکا ، به سطحی خطرناک رسیده وسیستم حاکم براین کشور، آماده است تاپرچم پرستاره ی خود را به پوشش تابوت فرزندان خویش تبدیل نماید. پس ازترور جان اف کندی ، جهان اکنون باتوطئه ی ترور " رابرت فیکو " (R.Fico) نخست وزیراسلواکی ، " ویکتور اوربان" (V.Orban) رهبرمجارستان ، واخیراً دونالد ترامپ نامزد ریاست جمهوری آمریکا ، روبرو گردیده است. شاید حادثه ی مشکوک مرگ ابراهیم رئیسی رئیس جمهور فقید ایران رانیزبتوان درهمین مقوله گنجاند. این سناریو که ممکن است درآینده نیزتکرارشود ، نشان می دهد که خشونت ، آخرین گزینه ی غرب برای حذف مخالفان است. هرروز جهان با خشونت ، نژادپرستی ، جنگهای بی پایان وقتل عام هائی روبرو می شود که همه زیرنام " دموکراسی" انجام می شوند. حمله به دونالد ترامپ راکه درکوران مبارزه ی انتخاباتی دونامزد ریاست جمهوری آمریکا صورت گرفت ، به طرق مختلف می توان تعبیروتفسیر کرد اما ، آنچه درورای همه ی این تعابیر وتفاسیرمشهود است ، بحران فراگیری است که که می تواند جامعه ی آمریکا رادریک جنگ داخلی غرق کند. یک لحظه تصورکنیم که ترامپ دراین حادثه کشته می شد. چه اتفاقی می افتاد؟ بروز یک جنگ داخلی ، حداقل درچند ایالت آمریکا ، محتمل بود. آمریکا مدتهاست که همچون یک بمب ساعتی عمل می کند. این بمب ، بارها خنثی می شود وازکارمی افتد اما ، دوباره فعال می شود. نهادهای امنیتی آمریکا ، دیری است که درباره ی احتمال بروزجنگ داخلی دراین کشور، هشدارمی دهند. درواقع ، تنش های نژادی وسیاسی درآمریکا ، به سطح نگران کننده ای رسیده است وصرفنظرازاینکه کدام نامزد درانتخابات جاری آمریکا پیروزشود ، بنظرنمی رسد تغییری دراین چشم انداز ایجاد شود. درهرحال ، براساس اطلاعات موجود ، دوتوضیح قابل قبول رامی توان برای ترور دونالد ترامپ برشمرد.
سناریوی اول اینکه ، حادثه ای واقعی ، توسط یک تروریست واقعی بوقوع پیوسته که ازگلوله ی واقعی استفاده کرده است. البته ، قربانیان این حادثه ، ونیزسوراخهائی که دراطراف تریبون ایجاد شده ، حاکی از واقعی بودن گلوله هاست. داستان این است که یک فرد مسلح ، ازپشت بام روبروی محل سخنرانی ترامپ ، چندین باربه سوی اوشلیک می کند که نهایتاً موجب زخمی شدن گوش ترامپ وکشته شدن تروریست می گردد. جان بدربردن ترامپ ازاین حادثه ، وی رابرای مردم آمریکا ، به ابرمردی شجاع وتحت حفاظت عیسی مسیح تبدیل کرد. مردم آمریکا ، وقتی ترامپ رابا صورت خونالود ومشتهای گره کرده دیدند که فریاد می زد : " بجنگید ! تسلیم نشوید ! " ، اشک به چشم آوردند وصحنه ای دراماتیک آفریدند. حرکت نمایشی گارد محافظ ترامپ ، وبه اهتزاز درآمدن پرچم آمریکا ونماد جنگ جهانی دوم ، درست بربالای سر ترامپ مجروح ، درحدّی اعجاب آور ، نمایشی بنظرمی رسند.
سناریوی دوم برای ترورترامپ ، این است که ترور ، واقعی نبوده وبااهداف سیاسی وتبلیغاتی خاص ، وبه منظور تحریک عواطف مردم وجلب افکارعمومی آمریکا صورت گرفته است. این ترور ، مباحث مهم اقتصادی ، مسئله ی اوکراین ، ومسئله ی غزّه وایران راکه تاقبل ازاین حادثه ، موضوع داغ تبلیغات ریاست جمهوری بود ، تحت الشعاع قرارداد. موارد مشابه متعددی درتاریخ آمریکا وجوددارد که بعدها مشخص شد که جعلی بوده وبااغراض سیاسی خاص طراخی شده بودند. دراین مورد نیز ، چند تن از حاضران درکنوانسیون جمهوریخواهان ، دقایقی قبل ازتیراندازی ، حضور یک تک تیرانداز رابرروی پشت بام ، به ماموران امنیتی گزارش کرده اند که بابی توجهی آنها روبروشده است. ازسوی دیگر ، انجام عملیات بااستفاده ازتک تیرانداز ، شگرد سازمان سیاست واف بی آی ، آزانس امنیتی دیگرآمریکا ، نیز دلائل وانگیزه ای برای حذف ترامپ دارد زیرا او دردولت اول خود ، تلاش کرد تاازقدرت واختیارات اف بی آی ، تاحدود زیادی بکاهد. نتیجه ی این تیراندازی چه شد؟ ترامپ راباگوش بانداژ شده درکنوانسیون جمهوریخواهان تصور کنید که می گوید : " سینه ی خود راسپربلای مردم آمریکا کرده ام ! " آنگاه محل برگزاری کنوانسیون ، باغریو حضاری پرمی شود که فریاد می زنند : " آمریکا دوباره قدرتمند باد ! " و "انتقام ! انتقام ! ". معلوم نیست که ترامپ بعدها چقدرازاین حادثه برای سرکوب مخالفان خود وتقویت اسرائیل وناتو ، جهت مبارزه باتروریسم ، استفاده کند. به هرحال ، ترامپ ازسوءقصد جان سالم به دربرد وبه لحاظ سیاسی ، قوی ترازقبل گردید. به جرات می توان گفت که اگرهم اکنون انتخابات برگزارشود ویااینکه جنگ داخلی فرضی میان دموکراتها وجمهوریخواهان درگیرشود ، پیروزی درهردومیدان ، از آن جمهوریخواهان خواهد بود. درعرصه ی بین المللی نیز ، ولادیمیرزلنسکی ، بنیامین نتانیاهو ، واتحادیه اروپا ، یکصدا این حادثه رابه عامل خارجی ، یعنی روسیه ، ایران ، چین ، داعش وغیره، نسبت داده اند. فضا آنقدر آغشته به تبلیغات وهیاهوست که حقیقت درآن گم می شود.
درآینده ، اطلاعات بیشتری درباره ی این توطئه ، منتشر خواهد شد. آنچه که اکنون می توان گفت اینکه دولت آمریکا ، یک دولت درمانده (failed state) است. کشوری که زمانی مهد دموکراسی وآزادی شناخته می شد ، اکنون به کشوری مالامال ازجرم وجنایت ، آشوب اجتماعی ، بی ثباتی نهادین، تنش نژادی وقطب بندی شدید سیاسی تبدیل شده که دولتی ناتوان آنرا اداره می کند. وقتی یک نامزد افراطی ریاست جمهوری در معرض ترور قرارمی گیرد ونامزددیگر، ازنارسائی ذهنی رنج می برد ، بدان معنی است که این کشور ، درآستانه ی بحران نهادین قرارگرفته است. بگذارید آرزو کنیم که این حادثه ، واقعی بوده ونمایشی نباشد. زیرا درغیراینصورت ، دیگرجائی برای انتخابات باقی نمی ماند. ترامپ توسط یک ملت آگاه به ریاست جمهوری برگزیده نخواهد شد بلکه توده ای بی شکل وناآگاه اورابه این مقام می رسانند که می توان آنها را برده وار به هرسوکشید. قطب بندی درچنین جامعه ای ، روزبروز تشدید شده ونفرت درمیان هواداران جناحهای مختلف ، فزونی می گیرد. اگراین شرائط ، دریک کشورجهان سومی بوجود می آمد ، آمریکا وغرب ، خواستار مداخله ی نهاد های بین المللی درآن کشور می شدند. دولت درمانده برای بقاء، نیازمند کمک بین المللی ویا بحران خارجی است وآمریکا نیز ازاین قاعده مستثنی نمی باشد.
www.fmohammadhashemi.blogfa.com
کمک مالی به کارت بانکی شماره 8732-9635-9973-6037