جورج سوروس
"جورج سوروس"،انقلاب رنگی وتجربه ی رومانی
ساختمان قدیمی یک کارخانه ی تعاونی دربوخارست ، اکنون به کلوب شبانه تبدیل شده است. این ساختمان که گنجایش 80 نفررادارد ، آن شب بیش از 400 نفررادرخود جای داده بود. اندکی قبل ازنیمه شب ، کلوب دچارحریق شد وسقف آن فروریخت. بسیاری ازحاضران جان باختند ویازخمی شدند. درروزهای بعد ، مردم رومانی دراعتراض به این حادثه ، خیابانها رابه اشغال خود درآوردند وخواستار استعفای شهردار و دولت گردیدند. بنظرآنها ، مقامات شهری ودولتی ، بعلت فساد وعدم نظارت کافی برفعالیت کلوبهای شبانه ، موجب بروز این فاجعه گردیدند. بسیاری ازتظاهرکنندگان ، پرچم رومانی را باسوراخی وسط آن حمل می کردند که یادآور انقلاب رنگی 1989 بود که معترضین ، پرچم رومانی راباحذف سمبل کمونیسم درمرکزآن ، حمل می کردند. معترضین شعار " مرگ برفساد وفاسد" سرمی دادند. روزبعد ، شهردار وکابینه ی رومانی استعفاء دادند و ورقیب نخست وزیر به قدرت رسید. وی برسرکارآمدن خودرا " نخستین گام بسوی اتخاذ سیاستهای سالم وشفاف دررومانی " ذکرکرد.اما نظرخواهی دوروز بعد ، چیزدیگری حکایت کرد. تنها 7 درصد ازکسانی که مورد سئوال قرارگرفتند ، دولت را مسئول این فاجعه معرفی کردند. بنابراین دریک کشور 20 میلیونی ، فقط 60 هزار معترض که ازحمایت 15 درصد جمعیت برخورداربودند، دولت رابه زیر کشیدند واین مهم ،بدون حمایت "بنیاد سوروس" ( Soros Foundation) میسّرنبود.
جورج سوروس (G.Soros) ، تاجر، سرمایه دار ، کنشگرسیاسی ، ونویسنده ی مجار-آمریکائی ، رئیس هیئت مدیره ی بنیادهای " جامعه ی باز " و "مدیریت سرمایه سوروس" است که درسال 2017 ازاوبه عنوان بیست ونهمین ثروتمند بزرگ جهان با 18 میلیارد دلارثروت ، یاد شد. سوروس ، ازبازماندگان هولوکاست است وبخش عمده ی ثروت خود را صرف مبارزه باکمونیسم و گذارمسالمت آمیز جوامع سوسیالیستی سابق به لیبرالیسم غربی کرد. خود وی می گوید : " من مقادیر هنگفتی درروسیه سرمایه گذاری کردم ودریک دوره ی 5 تا 10ساله ، روسیه پروژه ی عمده ی من بود. اما موجب یاس وسرخوردگی من گردید." سوروس ازطریق انستیتوی جامعه ی باز و بنیادهای ملی سوروس ، صدها میلیون دلار برای دخالت درکشورهای جهان ، تحت پوشش اقدامات بشردوستانه ، هزینه کرد. اوبعدها ، هدف این هزینه هارا احیای جوامع مدنی دراین کشورها ذکرنمود. وی درمصاحبه بانشریه ی لس آنجلس تایمز گفت : " من دوست دارم سناریوی مشابه با وقایعی که درگرجستان بوقوع پیوست ، درکشورهائی نظیر قزاقستان ، تاجیکستان ، ترکمنستان وازبکستان تکرار شود." روند کاری بنیاد سوروس به این شکل است که مرکزی مطالعاتی رادرکشورهای مختلف فعال کرده وسپس باارزیابی مخالفان دولت مرکزی وحمایت ازایشان ، زمینه رابرای انقلابی آرام فراهم می نماید. تامین مالی وسرمایه گذاریهای هنگفت سوروس درکشورهای مختلف ، حول محورهای زیر صورت می گیرد: تاسیس فرستنده های رادیوتلویزیونی برای اپوزیسیون ؛ حمایت از روزنامه ها ونشریات اپوزیسیون ؛ تاسیس انجمن وکلای مدافع مستقل ؛ حمایت ازپروژه ی تکثّردموکراتیک ؛ حمایت از رسانه های قومی ومحلی ؛ وحمایت ازاپوزیسیون داخل وخارج ازکشور.
سوروس ، این شعار " کارل پوپر" را راهنمای خویش قرارداد : " بیشتر برای حذف شرّهای مشخص وعینی بکوشید تا برای تحقق آرمانهای مجرّد! " تقابل با شرّ ،انجام اصلاحات ، ومهندسی تدریجی اجتماع ، بخشی از تئوری سوروس است که او ازمکتب پوپر وام گرفته است. او دراواخرعمر ، برسه موضوع صلح ، جلوگیری ازانفجارجمعیت ، و آموزش کودکان ، تاکید می ورزد. سوروس می گوید: " من اولین بنیاد ملی خود رادرمجارستان کمونیست به سال 1984 برپا کردم وسپس در32 کشورجهان نهادهای ملی تاسیس کردم. بنیادهای متعلق به من ، درزمینه های گسترده به فعالیت مشغولند وبودجه ی سالانه ی آنها بطور متوسط به 450 میلیون دلاربالغ می گردد.درمجارستان کمونیستی ، بنیاد من به منبع اصلی دفاع ازجامعه ی بازتبدیل شد. بنیادهای من ، به تغییر دموکراتیک رژیم در اسلواکی(1998) ، کروواسی (1999) ، ویوگوسلاوی (2000) کمک کردند وجامعه ی مدنی راواداشتند که خود راازشرّ دیکتاتورهای حاکم خلاص کند. بطورکلی کاری که بنیادهای من انجام می دهند ، انتقال جوامع بسته به جوامع باز می باشد."
برای سوروس ، پول وسیله ای درخدمت اهداف سیاسی است. اوعلاوه برکمکهای بنیاد جامعه ی باز ، میلیونها دلارنیزبطور غیرمستقیم به سازمانهای غیردولتی کشورهدف می پردازد. به زودی بنیاد سوروس ، باهمراهی بنیاد راکفلر، بنیاد آتلانتیک فیلانتروپی ، بنیاد فورد ، بنیاد چارلز استوارت ، وصندوق مارشال آلمان ، موسسه ی CEE trust ( اتحادیه ی جوامع مدنی اروپای مرکزی وشرقی) راتکیل دادند که هدف آن ، توسعه ی جامعه ی مدنی دربلغارستان ، جمهوری چک ، مجارستان ، لهستان ، رومانی ، اسلواکی ، واسلوونی بود. علاوه بر12 سازمان غیردولتی که شبکه ی آزاد سوروس (SOW) راتشکیل می دادند ، دهها سازمان غیردولتی دیگر نیز به آن پیوستند وهدف خود را متحول کردن فرهنگ ارتدکس مسیحی وبه غایت محافظه کار شرق ومرکزاروپا ، وتقویت ارزشهای لیبرال دراین جوامع ، ذکرنمودند. اما آنچه که بعنوان " انقلاب مخملی " ازآن یاد می شود، بین نوامبر ودسامبر سال 1989 درچکسلواکی به وقوع پیوست وباتحولات مشابه زنجیروار در صربستان (2000-1997) ، گرجستان (2003) ، اوکراین (2004)، وقرقیزستان (2005) دنبال شد. انقلابهائی که درگرجستان بنام " گل سرخ" ، دراوکراین بنام "انقلاب نارنجی" ، درقرقیزستان بنام " رز زرد" ، درلبنان بنام " انقلاب سرو " ، درایران بنام " جنبش سبز"، ودرخاورمیانه بنام " بهارعربی" معروف گشت ، پس ازآن نیز درگوشه وکنارجهان کم وبیش دنبال شد.
سوروس دراین باره می گوید : " سالهای 1987 تا 1992 ، برای شوروی سابق ، یک دوران انقلابی بود. من درآن زمان خود رادرموقعیتی منحصر بفرد می دیدم. من فرآیندهای انقلابی رابخوبی درک می کردم وبه مفهوم جامعه ی باز قویاً پای بند بودم ومنابع مالی قابل توجهی نیز دراختیارداشتم. من نمی توانستم اجازه دهم فرصتی که درتمام عمر شاید یکبار نصیب فرد شود ، ازدست برود. میزان سرمایه گذاری من دراین زمینه ، از 3 میلیون دلار درسال 1987 ، به بیش از 300 میلیون دلار درسال 1992 رسید." سوروی درجائی دیگرگفت : " بنظرمن اگر آمریکا می توانست یک طرح مارشال جسورانه ی دیگرراپس ازفروپاشی شوروی به اجراء بگذارد ، نقش رهبری مسئولانه ی جهان را دوباره به دست می آورد." بدین ترتیب ، این پیرمرد مجارستانی الاصل واضع انقلاب مخملی لقب گرفت. سوروس ، ازچنگ نازی ها گریخت ومجارستان کمونیست رانیز به قصد انگلستان ترک کرد وتا سال 1952 که ازدانشگاه اقتصاد لندن فارغ التحصیل شد ، به مشاغل پست مشغول بود. او درسال 1965 به آمریکا مهاجرت کرد وموسسه ی مالی بین المللی " مدیریت سرمایه" رابنانهاد که موسسه ای خصوصی است و در زمینه ی سرمایه گذاری ومدیریت مالی مشاوره می دهد.
حضور بنیادها وسازمانهای سوروس درچین، درطول دهه ی 1980 وبابورسیه کردن جوانان چینی علاقه مند به اصلاحات ، انجام شد. اقدامات گسترده ی سوروس ، ازجنوب شرق آسیا وخاورمیانه ، تا آفریقا واروپای شرقی ومرکزی ، نیازمند سازماندهی بود که درسال 1993 باتاسیس " انستیتوی جامعه ی باز" ( Open society Institute ) انجام شد. شبکه ی بین المللی این انستیتو ، هم اکنون در60 کشورجهان گسترده است. پس ازفروریختن دیواربرلین ، سوروس اعلام کرد که نیمی ازثروت خودرا صرف دموکرات سازی شوروی سابق کرده است.
امروز بیش ازسه دهه ازآن زمان گذشته است وبنیاد سوروس ، دخالت مستقیم وآشکارخودرا دربرخی کشورهای اروپای شرقی ومرکزی ازجمله رومانی، کاهش داده اما ارتشی از مزدوران خود را تحت پوشش جامعه ی مدنی ، برجای گذاشته است. طی این سالها ، بسیاری ازفعالان وهمکاران سوروس ، مواضع مهمی رادردولت رومانی ودیگرکشورهای شرق ومرکز اروپا ، اشغال کردند. دانشگاه اروپای مرکزی (CEU) که توسط سوروس تاسیس شد ،تربیت نخبگان جدید رابرای جوامع اروپای شرقی دردوران پساکمونیسم ، برعهده گرفت. بسیاری ازنخبگانی که مواضع مهم سیاسی رادر رومانی اشغال می کنند، تحصیلکرده ی این دانشگاه اند. سرگذشت " مونیکا لوئیزا ماکوفی " حقوقدان برجسته ی رومانیائی ، دراین مورد گویاست. او درسال 2004 ، چندین بار بایک تلفن ناشناس روبرو گردید که به آنها پاسخ نداد. تااینکه درجریان گذراندن تعطیلات کریسمس با خانواده ، یکباردیگر زنگ تلفن اوبه صدا درآمد وفردی ازآنسوی خط بااعتراض گفت که چرابه تلفن رئیس جمهور رومانی جواب نمی دهد! ومونیکا تازه فهمید که رئیس جمهور جدید رومانی ، اورابه وزارت دادگستری برگزیده است. مونیکا ازدانشجویان ممتاز دانشگاه لروپای مرکزی بود. تحولی که موجب به قدرت رسیدن این رئیس جمهور ( ترایان باسسکو-Traian Basescu ) گردید، بسیارشبیه به انقلاب نارنجی اوکراین بود.
بدین ترتیب ، سازمانهای غیردولتی که باکمک بنیاد سوروس ودیگرنهادهای باصطلاح بشردوست آمریکائی، دراروپای مرکزی وشرقی برپاگردیدند ، هدفی جز تربیت کادرهای آموزش دیده ای ندارند که درمحیط آموزشی غرب تربیت شده وارتباط خودرابا محیط سنتی حاکم برجامعه ی خود می گسلند. اگرچه حضور این چهره ها در نهادهای رومانی ، نوسازی واحیای ساختار اداری جامعه قلمداد می شود اما ابهامات جدیدی را درمورد استقلال واقعی دولتهای جدید ونقشی که سازمانهای غیردولتی دربرخورد بامنافع ملی این جوامع ایفاء می کنند ، مطرح می نماید. مثلاً دراوایل قرن حاضر( سال 2002) بنیاد سوروس ، دریک نظرخواهی مدعی شد که 90 درصد رومانیائیها معتقدند که فساد بدترشده است. انتشاراین گزارش موجب شد که دولت ، یک " دفترملی مبارزه بافساد" (PNA) تاسیس کند ومتعاقب آن ، اتحادیه اروپا نیزمهمترین مانع برسرراه پیوستن رومانی به این اتحادیه را ، فساد شایع اعلام کرد. این اتحادیه درگزارش خود ، بااستناد به " ناظران بیطرف " ، وضع فساد در رومانی را ناامید کننده خواند وبدین ترتیب ، یک ارکستر هماهنگ اما بدنوا ، برای بدنام کردن دولت قانونی رومانی، به به نواختن درآمد.
چشم انداز سیاسی رومانی دردهه ی اخیر ، روند متناقضی داشته است. روند های داخلی دراین کشور ، بافشارها ودخالتهای خارجی ( آمریکا و اروپا) عجین گردیده است. مثلاً دررومانی ، مبارزه بافساد ، یک روند درونزا وبومی نیست وبه ابزاری برای مداخله ی خارجی وکنترل قدرتهای غربی دررومانی تبدیل شده است. وزارتخارجه ی آمریکا ، درهمکاری باسرویس مخفی ودادگستری رومانی ، سیاستمداران وچهره های مستقلی راکه منافع واشنگتن رابه چالش می کشند ، تحت پیگرد قرارداده وحذف می کنند. سفارت آمریکا دربوخارست ، درهمکاری با سازمانهای غیردولتی وابسته به خارج ، به پاکسازی سازمانیافته ، هدفمند ، ومستمر ، زیرلوای مبارزه با فساد مشغولند. دبیرخانه ی ملی مبارزه بافساد (DNA) که قراربود بامبارزه بافساد ، وحدت وانسجام عمومی راتقویت کند ، به سلاحی سیاسی دردست نیروهای هوادار آتلانتیک، سیاستمداران ، صاحبلان کسب وکار ، ومقامات دولتی تبدیل شده که به کمک آن ، مخالفان ورقبای خود راازصحنه خارج کنند. سازمانهای غیردولتی تحت حمایت مالی سوروس ، که ازنفوذ گسترده درجامعه ی مدنی رومانی برخوردارند ، نقش مهمی دراین رابطه ایفاء می کنند. سازمان امنیت رومانی (SRI) کنترل خود رابرسازمانهای سیاسی واداری افزایش داده ودرهمکاری با دبیرخانه ی ملی مبارزه بافساد دولت دردولت تشکیل داده است. این ائتلاف ، بااستفاده ازروشهای دوران جنگ سرد ، تمامی افراد وسازمانهائی راکه مخالف نفوذ آمریکا دررومانی هستند ، حذف ویا تحت فشاروارعاب قرارمی دهند. قوه قضائیه ی کشورنیز استقلال خود رااز دست داده وبه زائده ی استراتژی آتلانتیکی تبدیل شده است. هدف نهائی این مهندسی سیاسی ، حفظ رومانی درحلقه ی سیاستهای آتلانتیکی وتبدیل این کشوربه ژاندارم آمریکا در شرق اروپاست.
بدین ترتیب ، مبارزه بافساد در رومانی ، خصلتی گمراه کننده به خود گرفته است. این سیاست ازیکسو ، پیگرد وبازداشت برخی سیاستمداران فاسد رادنبال می کند وازسوی دیگر، به ابزاری برای تحکیم کنترل سیاسی برجامعه تبدیل شده است. این استراتژی ، موجی ازترس وبی ثباتی رابرجامعه ی رومانی حاکم گردانده وسیاستگذاری مستقل ملی رابه محاق برده است. خلاصه اینکه جامعه ی رومانی دردوران پساکمونیسم ، تحت هدایت نیروهای خارجی قراردارد که باگفتمان دفاع ازدموکراسی وشفافیت ، شکلی ازاستعمار نوی سیاسی رابراین کشورحاکم گردانده ورومانی رابه آزمایشگاهی تجربی برای استراتژیهای نفوذ غرب دراروپای شرقی ، تبدیل کرده است. پس ازسفر جوبایدن به رومانی ، سناتور مک کین ، سناتور کریس مورفی ، وسناتور ران جانسون ، راهی بوخارست شدند وضمن دیداربا رئیس جمهور ، دادستان مبارزه بافساد وسازمانهای غیردولتی این کشور، به سخنرانی دراقصی نقاط رومانی پرداختند. مک کین ، ضمن دفاع ازدادستان مبارزه با فساد رومانی ، هشدارداد که هرگونه مانع تراشی برسرراه او ، به روابط رومانی- آمریکا لطمه می زند. سئوالی که پس ازاین سخنان مطرح شد این بود که چطور یک مسئله ی داخلی ر.مانی می تواند برروابط خارجی دوکشور تاثیربگذارد؟! مک کین همچنین بشدت " ویکتور اوربان " نخست وزیرمجارستان رامورد حمله قرارداد واورا " نئوفاشیست" نامید. علت این حمله ، کنترل دولت مجارستان برسازمانهای غیردولتی مانند " فریدام هاوس " و " انستیتوی ناسیونال دموکراسی" است که ازخارج ازکشور تامین مالی می شوند. حمایت آمریکا ازکمپین مبارزه بافساد دررومانی همچنان ادامه دارداما علت این حمایت مالی وسیاسی ف ملاحظات اخلاقی نیست بلکه ممانعت ازنفوذ روسیه دراقتصاد رومانی است. چندی پیش سازمان امنیت رومانی فاش کرد که " اولگ دریپاسکا " ثروتمند روس ، قصد دارد انحصارصنعت آلمینیوم رومانی راازآن خود کند ومانع سرمایه گذاری وی گردید اما اندکی بعد ، علیرغم مخالفت این سازمان ، دوسرمایه داردیگر روس توانستند کنترل کمپانیهای اصلی آلمینیوم رادراین کشور بدست گیرند ودسترسی ویژه به بازار انرژی رومانی پیداکنند.
بنیاد سوروس ازسال 2014 ، کمک مالی مستقیم به شعبه ی رومانیائی خود رامتوقف کرد واعلام نمود که دموکراسی دررومانی آنقدربالغ شده وقدرت گرفته که بتواند به دفاع ازخویش بپردازد. بنیاد جامعه ی باز ، فعالیت خود را دررومانی رسماً متوقف کرد. بین سالهای 1990 تا 2014 ، سوروس بیش از 160 میلیون دلار دررومانی سرمایه گذاری کرد. اگراین رقم رابارزش فعلی دلاربسنجیم ، از 6/3 میلیارددلار فراترمی رود. کارل پوپر ، به مثابه ی مراد سوروس ، معتقد است که درجامعه ی باز ، افراد می توانند بدون دخالت دولت ، قابلیتهای خودراشکوفا نمایند. اما درعین حال ، جامعه ی باز ممکن است ازناحیه ی فردگرائی افراطی موردتهدید قرارگیرد. امری که بنظرمی رسد دررومانی بوقوع پیوسته است وانقلاب رنگی سوروس ، باتبدیل به ضدّ خود ، حقوق فردی ، حاکمیت ملی ودموکراسی رابه خطرافکنده است.
ازنوامبرگذشته تاکنون ، درپی ابطال نتیجه ی انتخابات به بهانه ی دخالت روسیه درآن ، شرائط سیاسی در رومانی متلاطم است وازآغازسال جدید ، روزبروزبروخامت اوضاع افزوده می گردد. این کشور اکنون درمقطع حساسی ازتاریخ مبارزات سیاسی ودموکراتیک خود قراردارد. اگرچه جورج سوروس ازرومانی پاپس کشیده اما لشکری ازشاگردان او ، همچنان به نقش آفرینی درناآرامیهای جاری این کشورمشغولند.
منابع ومآخذ
1)Soros says revolution do not build democracies , www.rferl.org
2)this is what happening in Romania right now , www.trtworld.com
3)Soros hand in Romania , www.s...
4)جورج سوروس ، رویای برتری آمریکا ، ترجمه لطف الله میثمی ، تهران ، صمدیه ،1383
کمک مالی به کارت بانکی شماره 8732-9635-9973-6037