ناتو به " کالینینگراد " چشم دوخته است

اخیراً بعضی اعضای ناتو ، جنگ لفظی گسترده ای راعلیه فدراسیون روسیه به راه انداخته اند. بنظرآنها ، روسیه خودرابرای حمله به اروپا آماده می کند. آنها حتی تاریخ این حمله راسال 2027 ذکرمی کنند. بنظرمی رسد این اظهارات که بصورت هماهنگ نیزبیان می شوند ، بخشی ازاستراتژی جدید تبلیغاتی غرب علیه روسیه باشد. عاملی که این فرض راتقویت می کند ، اظهارات برخی مقامات نظامی غرب مبنی برحمله ی قریب الوقوع چین به تایوان وروسیه به اروپا، بصورت همزمان می باشد. این فرضیه توسط فرماندهی عالی نیروهای متحد ناتو دراروپا بیان شده وموردتایید مقامات دولت لهستان، ازجمله معاون نخست وزیر ووزیردفاع این کشور قرارگرفته است. تعیین سال 2027 برای اجرائی شدن این سناریو نیز بی دلیل نیست. برخی معتقدند که تاریخ مزبور، زمان شکست کامل اوکراین درجنگ است که احتمالاً بابازگشائی جبهه های جدید برای متوقف کردن روسیه همراه خواهد بود. امابرخی نیزبااین فرضیه موافق نیستند. مثلاً آدمیرال"راب باوئر" (Rob Bauer)رئیس سابق کمیته ی نظامی ناتو ، معتقد است که حمله ی محدود روسیه به جمهوریهای بالتیک ( لتونی ، لیتوانی ، استونی ) ، الزاماً وبطور خودکار، به پاسخ پیمان آتلانتیک شمالی منجرنمی شود، بلکه فقط به فرآیند مشورت میان اعضاء دامن می زند. به گفته ی این افسر ، گسترش ناتو بسوی مرزهای روسیه ، تاکنون باپاسخ متناسب این کشور روبرو نشده وافزایش اخیرتولیرات نظامی روسیه، فقط برای تامین نیازهای جبهه ی اوکراین وسناریوهای احتمالی آینده می باشد واین، حداقل عکس العمل منطقی ازسوی کشوری است که دهه ها موردتهدید یک اتحادیه ی نظامی قراردارد. یک عامل دیگربرای توجیه این اظهارات، وجود باصطلاح " ناوگان اشباح" روسیه است که به یک گروه شناور اطلاق می شود که کهبادورزدن تحریمهای غرب، کارانتقال انرژی صادراتی روسیه رابه انجام می رسانند. وزیرخارجه ی سابق لیتوانی گفته است که ناوگان اشباح روسیه ، یکهزارشناوررا شامل می شود. برخی تحلیلگران نیزمعتقدند که جمهوریهای کوچک بالتیک ، برای حفظ هژمونی غرب درمنطقه ، دست به فداکاری بزرگی زده اند وبامیلیتاریزه کردن خویش ، خود رادرمعرض خطرروسیه قرارداده اند. این جنگ لفظی ، فرصتی برای تشدید تبلیغات ، افزایش بودجه ی نظامی ، وخرید زمان برای مدیریت بحرانهای داخلی است. مقامات روسی ، بشدت دربرابراین اظهارات ازخود عکس العمل نشان می دهند : حمله به کالینینگراد ، حمله به کل روسیه تلقّی می شود واین کشور، ازهمه ی ابزارهائی که دراختیاردارد ( ازجمله سلاح اتمی) برای مقابله باآن استفاده خواهد کرد.

صفحه ی شطرنج ژئوپولتیک اروپای شرقی ، همیشه صحنه ی بازیهای گیج کننده ی بازیگران بوده است ویکی ازمهمترین مهره های این شطرنج ، "کالینینگراد" (Kaliningrad) می باشد که منطقه ای استراتژیک ومقرّ ناوگان بالتیک روسیه می باشد وباخاک این کشور، مرزندارد. این منطقه دردریای بالتیک، که غربی ترین نقطه ی روسیه بوده وبالیتوانی ولهستان هم مرزاست ، نه تنها یک دارائی استراتژیک برای روسیه محسوب می شود ، بلکه آتشفشان خاموشی است که هرلحظه ممکن است فوران کند وروسیه وناتو رابه کام خود فروکشد. موقعیت استراتژیک وقابلیتهای نظامی کالینینگراد ، برای روسیه بسیارارزشمند است. کالینینگراد ، زمانی پایتخت پروس بود و " امانوئل کانت " فیلسوف مشهورآلمانی، تمام عمرخود رادرآنجا گذراند ودرسال 1804 درهمین شهر درگذشت. این شهر ، پیش ازجنگ جهانی دوم ، بخشی ازآلمان بود و"کوئینگزبرگ " (Koingsberg) نامیده می شد وپس ازجنگ ، جمعیت آلمانی آن ، ازاین شهرمهاجرت کردند. ازوقتی لیتوانی به اتحادیه اروپا پیوست ، ترددّ زمینی بین کالینینگراد وبقیه ی روسیه ، بدون عبور ازقلمرو حداقل یکی ازکشورهای این اتحادی ، غیرممکن شده است. کالینینگراد ، تنهابندر بدون یخ روسیه است که مقرّ فرماندهی ناوگان بالتیک این کشور می باشد. مساحت کالینینگراد حدود 222 کیلومترمربع وجمعیت آن یک میلیون نفر است. حدود 90 درصد کهربای جهان ، ازمعدنی دراین منطقه استخراج می شود واغلب مغازه های این شهر ، این سنگ گرانبها را بعنوان سوغات کالینینگراد عرضه می کنند. کالینینگراد ، تنها راه دسترسی روسیه به دریای بالتیک است وهمانطورکه گفتیم ، این بندر مقرّ ناوگان بالتیک روسیه وانباشته ازتسلیحات پیشرفته ای چون جدیدترین جت های جنگنده ، سیستم موشکی " اسکندر " که قابلیت حمل کلاهک هسته ای دارد ونیزنیروهای ویژه می باشد. موشکهای بالستیک کوتاه برد اسکندر، ازسال 2013 ودرپاسخ به برنامه ی آمریکا برای استقرار سامانه ی دفاع موشکی بالستیک دراروپا ، درکالینینگراد مستقر شدند.

موقعیت ژئوپولتیک کالینینگراد ، آنرا هم به یک دژ دفاعی وهم به تخته پرشی برای عملیات تهاجمی تبدیل کرده است. کالینینگراد ، تنها بندر غیریخی روسیه دربالتیک است که می توان ازآن برای انجام عملیات دریائی استفاده کرد. اهمیت کالینینگراد همچنین بعلت نزدیکی آن به کریدورباریک " سوالکی " Suwalki) ) است که جمهوریهای بالتیک رابه قلمرو ناتو متصل می کند. درهرجنگ احتمالی ، کنترل این کریدور ، یک امتیازبزرگ محسوب می شود زیرا تسلط برآن ، می توانر ارتباط جمهوریهای بالتیک رابا قلمرو ناتو ، وصل یاقطع نماید.لذا کریدور سوالکی ، باحدود 60 مایل طول ، جایگاه ویژه ای در استراتژی ناتو وروسیه دارد. براساس مطالعه ای که درسال 2015 توسط موسسه ی RAND انجام شد ، روسیه می تواند درصورت انجام یک عملیات هماهنگ باکمک بلاروس و بااستفاده ازپایگاه خود درکالینینگراد ، طی 36 تا60 ساعت ، پایتخت جمهوریهای بالتیک رابه تصرف خود درآورد. به همین دلیل کالینینگراد، مورد توجه آمریکا وتحریم این کشورقرارگرفته است. زغال سنگ ، فلزات ، مصالح ساختمانی ، وفناوریهای پیشرفته ، همه درلیست تحریمهای اروپا وآمریکا علیه کالینینگراد قرارگرفته وحدود 50 درصد اقلام وارداتی این منطقه راشامل می شود. ازاین گذشته کالینینگراد ، منطقه ی زیرساخت انرژی ومخابرات ، یعنی خط لوله ، کابلهای زیردریائی ، وپروژه های عمده ی انرژی است که برای امنیت وثبات منطقه حیاتی می باشند. آسیب پذیری این زیرساختها دربرابر تهدیدهای ترکیبی وخرابکاری ، موجب تقویت تدابیر دفاعی وامنیتی ازسوی ناتو وروسیه گردیده است. تاریخچه ی کالینینگراد وموقعیت ژئوپولتیک آن ، برخورد باآنرا بسیار پیچیده ودشوارکرده است. این منطقه که پس ازجنگ جهانی دوم به تصرف شوروی درآمد ، باپیشروی ناتو به شرق دردوران پس ازجنگ سرد ونزدیک شدن به مرزهای روسیه ، اهمیتی دوچندان پیداکرد.

معهذا وزارت دفاع انگلیس ، اخیراً اطلاعاتی رادرمورد خروج تجهیزات نظامی حساس ازکالینینگراد توسط روسیه منتشرکرده است. سامانه ی دفاع هوائی اس-400 وسیستم موشکی تریومف (Triumph) ازجمله ی این تسلیحات می باشند. سامانه ی اس-400 یک سیستم دفاع هوائی بسیارپیچیده است که با سیستم آمریکائی پاتریوت(Patriot) برابری می کند. خروج این تجهیزات ازکالینینگراد ، تحلیلگران غرب رادربهت وحیرت فروبرده وآنها رانسبت به اهداف استراتژیک روسیه ازاین اقدام ، سردرگم نموده است. شاید یک علت این اقدام ، انتقال تجهیزات مزبور به جبهه های مهمتر ، برای رویاروئی باچالشهای موجود باشد. براساس برخی گزارشها ، این تجهیزات به مسکو منقل شده اند تا دفاع ازپایتخت تقویت گردد. ازسوی دیگر ، عضویت سوئد وفنلاند درناتو ، چهره ی ژئوپولتیک دریای بالتیک را تغییرداده واین دریا رابه " دریای ناتو" تبدیل کرده است. وجود جزائرتادندان مسلحی چون " گوتلند " (Gotland -سوئد) و " آلند" ( Aland – فنلاند) ، موقعیت ناتو رادرمنطقه تقویت کرده وچالش امنیتی بزرگی رادربرابرروسیه قرارداده است که روسیه مجبور کرد با ازخروج تجهیزاتاتکاء به کالینینگراد ، به رویاروئی آن برود. درعین حال ممکن است هدف روسیه ازخروج تجهیزات نضامی حساس خود ازکالینینگراد، بازنگری درارزش استراتژیک کالینینگراد درپرتوواقعیتهای ژئوپولتیک باشد. باگسترش حضورناتو وبروزچالشهای لجستیک برای روسیه دردریای بالتیک ، ممکن است کالینینگراد اهمیت خود را نسبت به جبهه های دیگری که روسیه درآنها ازقدرت ونفوذ بیشتری برخورداراست ومنافع این کشور بیشتر مورد تهدید قراردارد، ازدست داده باشد. درهرحال ناتو ، به دقت تحولات کالینینگراد رارصد می کند. این پیمان ، ازمدتی پیش سرگرم تقویت مواضع خویش دراروپای شرقی است. تانکها ، واحدهای مکانیزه ، توپخانه وسیستم های دفاع هوائی درکشورهای شرق اروپا ، بویژه منطقه ی بالتیک مستقر می شوند. طرح " حضوریکپارچه درخط مقدم " (eFP) نیزشامل استقرار واحدهای رزمی چند ملیتی دراستونی ، لتونی ، لیتوانی ولهستان درحال اجراست. ناتو درسال 2024 ، بزرگترین مانورنظامی خودرا پس ازجنگ سرد، بنام " مدافعان ثابت قدم " ، باشرکت 90 هزار نیروی کشورهای عضو، برگزارکرد.

کریدور سوالکی که یک گذرگاه باریک میان لهستان ولیتوانی است ، یکی ازآسیب پذیرترین مواضع ناتو محسوب می شود وعبورنیروهای این پیمان ازکریدورمزبور، یکی از مهمترین چالشهای امنیتی ناتو می باشد. تحرکات غیرمنتظره ی اخیرروسیه درکالینینگراد،که احتمالاً بعلت برخی ضرورتهای عاجل تاکتیکی ویاملاحظات استراتژیک درازمدت صورت گرفته ، امنیت کریدور سوالکی رانیزتحت تاثیرقرارداده است. ادامه ی جنگ دراوکراین ، تغییر دینامیسمها دردریای بالتیک وپیامدهای میلیتاریزه شدن بیشترمنطقه ، احتمالاً ازجمله ضرورتهای تغییر درآرایش امنیتی ونظامی منطقه می باشند. خلاصه اینکه وضعیت کالینینگراد ، تابع مبارزه ی بزرگترژئوپولتیک میان ناتو وروسیه است. دراین منطقه ، عوامل نظامی، دیپلماتیک وژئوپولتیک ، آنچنان به هم تنیده اند که جداسازی آنها ازهم ، غیرممکن بنظرمی رسد. لذا دربرخورد باتحولات این منطقه ، نباید انگیزه های استراتژیک نهفته درورای این تحولات رانادیده گرفت. وباید پیامدهای هر حرکت وتصمیم را به دقت بررسی کردو یک نکته رانیزازنظردورنداشت که کالینینگراد، دژی مستحکم ونقطه ای حیاتی برای روسیه جهت اعمال قدرت درمنطقه ی بالتیک ومقابله باحضورناتو دراین منطقه می باشد.

معهذا روسیه ، بدون توجه به استکباردیپلماتیک ناتو ، یک رویکرد متعادل ومتوازن رادربرابراین جنگ لفظی درپیش گرفته است. علیرغم این لفاظی های پرخاشگرانه ، بنظرمی رسد غرب فاقد اراده وتوان لازم برای عملی کردن آنهاست. بسیاری براین باورند که غرب تلاش می کند باتبلیغ انسجام وقدرت خود ، بردشواریهای سیستمی وافول آتلانتیک شمالی ، سرپوش بگذارد. غرب می داند که پیروزی روسیه دراوکراین ، ضربه ای مرگبار برسیستم اروپائی – آتلانتیکی وارد می آورد وازاین امر ، به وحشت افتاده است.

منابع ومآخذ

1)Kaliningrad Dilemma : Russias strategic choices and Nato response , www.medium.com

2)Nato targets Kaliningrad , www.s...

3)Kaliningrad : key to Russia-West crisis , www.brookings.edu

کمک مالی به کارت بانکی شماره 8732-9635-9973-6037